25 March 2006

کمتر چیزی مثل یک شوخی سارکَستیک کلافه و آزرده ام می کنه. آره. اگه گذرت به اینجا افتاد، اگه گذرت به اینجا می افته، دلم می خواد بدونی که از شوخی یا جدی نوشته ات رنجیده ام.

فرصتش که پیش بیاد، خودم صراحتا در این مورد باهات حرف می زنم. هر چند، متاسفم که فکر نمی کنم به این زودی ها فرصت دیدار حضوری پیش بیاد؛ و باید که با محدودیت های عالم مجاز بسازم. بسازیم.

نوشته ها صدا دارند. صدای نوشته ها را می توان شنید، ولی نوشته سارکستیک را نمی توان خواند و فهمید. همانطور که کلام سارکاستیک را نمی فهمم و نمی پسندم من.