25 March 2007

دارم به این فکر می کنم که با قطع شدن کانال های ارتباطی، شانس افزایش سوء تفاهم ها زیاد میشه. مجموعه ای از سوءتفاهم های کوچیک (که معمولا با یه صحبت ساده قابل حل هستند) به مراتب مخرب تر از یه سوءتفاهم خیلی بزرگ و شوکه کننده است.

راه حل و روش برخورد مناسب با این سوءتفاهم ها هم حرف زدنه. یه صحبت ساده و صریح.

لازمه این سادگی و صراحت هم اینه که هر دو طرف صحبت آرامش و آمادگی کافی رو داشته باشند. وقتی که یکی از طرفین (یا هر دو) عصبانی هستند، بهترین راه حلی که به ذهن من میرسه اینه که طرفین به خودشون زمان بدن.

یک یا دو ماه فرصت مناسبیه برای اینکه خیلی از التهابات لحظه ای فرو بخوابند.

با قطع کامل ارتباط مخالفم، ولی فکر می کنم که خوبه اگر که ارتباطات دو طرف در سطح حداقل ها نگه داشته بشن. ضمنا معتقدم که زمان و مکان صحبت هم باید با قرار و توافق طرفین تعیین بشه. سورپرایز کردن یا تحمیل کردن زمان و شرایط گفتگو کار درستی نیست چون مهمترین شرط موفقیت هر گفتگوی دوستانه، آمادگی ذهنی و عاطفی هر دو طرف دخیل در رابطه است. با این مفروصات، امیدوارم که دو یا سه ماه زمان مناسبی باشه برای اینکه راجع به همه چیز فکر بکنیم.

به طرف مقابلم حق می دم که رنجیده و آزرده خاطر باشه، همونطور که من ناراحت و آزرده خاطرم. به هر وصف، یک چیز مسلمه، و اون اینکه هر رابطه حداقل دو طرف داره و هر دو طرف رابطه در موفقیت یا عدم موفقیت اون سهم و مسوولیت برابر دارند.

امیدوارم که حق و سهم ما اینبار هم، یه دوستی ساده، واقع بینانه، محترمانه، روشنفکرانه و عاقلانه باشه.